داوود هرمیداسباوند.تحلیلگر ارتباطات بینالملل در روزنامه شرق درج کرد: در یک سال گذشته، کشورهای تأثیرگذاری مثل چین، روسیه و کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حال تأمل در مورد نحوه ارتباط با آمریکا می باشند و این مساله را میتوان از بلاتکلیفی در تصمیمگیریها و رویکردهای آنها ملاحظه کرد.
روسیه در پی بازسازی ارتباط دو اَبَرقدرت با یکدیگر بود؛ اما مبحث مداخله مسکو در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، ترامپ و پوتین را در موقعیت سختی قرار داده هست. حساسیت ترامپ در مورد قدرت اقتصادی شدن چین و مشروطکردن برداشتن تحریمهای روسیه به برگشت شبهجزیره کریمه به اوکراین، افق ارتباطات آمریکا با این دو کشور را تیره میکند. اینکه آمریکای ترامپ، نهادها و اشخاصی مربوط با آزمایشهای سامانه موشکی ایران را در لیست تحریمها قرار داده و از طرف دیگر با همداستانشدن با اعراب منطقه، ایران را به ثباتزدایی از خاورمیانه و پشتیبانی از تروریسم بینالملل متهم میکند، نشانه تغییر رویکرد آمریکا در ازای ایران هست.
حمله های دامنهدار ترامپ به توافق برجام و قریبالوقوعبودن خارج شدن این کشور از توافق هستهای جهانی را نیز باید به لیست تغییرات افزود. با توجه به نقش آمریکا در صحنه جهان، تغییر رویکرد این کشور نسبت به ایران – در قیاس با دوران اوباما- میتواند در ارتباطات دیگر کشورها ازجمله اعضای اتحادیه اروپا، چین، روسیه، کرهجنوبی، ژاپن و… با ایران، تغییراتی پدید آورد. کشورهای عرب منطقه نیز از این موضعگیری آمریکا استقبال کردهاند و حتی نخستوزیر انگلستان هم ایران را به ایجاد ناآرامیها در منطقه متهم میکند. اتحادیه اروپا در مقابل رفتارهای ترامپ، راهکارهایی را در پیش گرفته؛ اما هنوز به یک اتحاد رویه مبدل نشده هست.
اتحادیه اروپا در کوشش هست در مقابل ایران باثبات در منطقه بیثبات خاورمیانه، نگرش مثبت ایجاد کند. ارتباط ایران با روسیه و با چین هم سمت و سوی استراتژیک دارد. موضع های رئیسجمهور آمریکا دچار تعارضهای بنیادین هست؛ اما نوعی کوشش برای پیشبینیناپذیربودن را نیز دنبال میکند که خطرهای عملکردی وی را بهشدت افزایش میدهد. موضع های او در ازای کرهشمالی را نیز باید در همین راستا بررسی کرد.
او تهدید کرهشمالی را دستمایه فرستادن سیگنال به کشورهای همسایه این کشور قرار داده و بنا دارد هزینه تأمین امنیت منطقه را از خود کشورهای منطقه دریافت کند. البته آمریکا پشتیبانی اتکایی و استراتژیک خود را از این کشورها خواهد داشت. این کارکرد ترامپ در کنار خطر جدی نظامی بر علیه پیونگیانگ، باعث گردید رهبر این کشور خود را تنها بیابد و به طور رسمی خواستار مذاکره با ایالات متحده گردد.
« البته نتیجه این گفتگوها احتمالی، بستگی به مشی «اون» خواهد داشت که چه امتیازهایی از آمریکا بخواهد و در سوی مقابل، آمریکا و غرب تا کجا به این خواستهها تن دهند. حتی در داخل آمریکا نیز سازمانهای امنیتی و نظامی از این دیدار و مذاکره ابراز نگرانی کردهاند. اگر مساله کرهشمالی حل گردد و نگرانیهای جهانی و منطقهای رفع گردد، دستاورد بزرگی برای ترامپ به شمار خواهد رفت.
اگر به نتیجه نرسد، این نگرانی پابرجا خواهد ماند و آمریکا باید تصمیم های دیگری در مواجهه با کرهشمالی اتخاذ نماید. نکته بسیار با اهمیت در این تغییرات بینالمللی این هست که اگر این مدلی که ترامپ با استفاده از افزایش فشار و تهدید کرهشمالی را ملزم به مذاکره کرد، به نتیجه برسد، شیوه عملی برای او می باشد تا فشار خود را بر ایران معطوف کند؛ چراکه نگاه امنیتی آمریکا پس از کرهشمالی متوجه ایران هست.
بدون تردید موفقیت ترامپ در روال این گفتگوها، باعث تمرکز فشارهای آمریکا بر ایران خواهد گردید و اهتمام خواهد کرد با استفاده از دستاوردهای این برتری یک موضع سختگیرانهتر در ازای ایران اتخاذ نماید. با کادر جدید دستگاه سیاست بیگانه آمریکا، ایران بیشتر از هر زمانی نیازمند هوشیاری و اتحاد نظر استراتژیک در سیاست بیگانه می باشد.